|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
یه روز یه دانشجو انگلیسی داشت با یه دانشجو ایرانی چت میکرد
هی بدی ایرانی ها و ایران رو میگفت
و در اخر پرسید چرا دخترای ایران نمیتونند با هر مردی دست بدن این نشونه ضعف دخترا و مردای ایران نیست
دانشجو ایرانی گفت ایا هر مردی میتونه با ملکه شما دست بده
انگلیسیه گفت نه
دانشجو ایرانی گفت خب دخترای ایران واس خودشون ملکه ای هستند تو کشور زیبایی دخترانه
و دانشجو انگلیسی نتونست دیگه چیزی بگه       
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: برچسبها:
دختر ,
ملکه ,
دست دادن دختر ,
دختر ایران ,
:: بازدید از این مطلب : 659
|
امتیاز مطلب : 89
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : جمعه 22 دی 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری

      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 711
|
امتیاز مطلب : 177
|
تعداد امتیازدهندگان : 41
|
مجموع امتیاز : 41
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 دی 1398 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت !
پرسیدند :چه می کنی ؟
پاسخ داد :در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم ...
گفتند :حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد
گفت :شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی ؟
...
پاسخ میدم :هر آنچه از من بر می آمد !!!!
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 586
|
امتیاز مطلب : 89
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 دی 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
زمستان امده است...
خسته ام!میخوابم...
بهار که آمد..
پیله ام را میشکافم..
تا با پرهای خیس..
دوباره عاشقت شوم...!
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 561
|
امتیاز مطلب : 90
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 دی 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
تـــــــو میگذری ، مــــــن می گذرم تو از من ، من از دل
تـــــــو میخندی ، مـــــن می خندم تو به من ، من به روزگار
تـــــو می گریزی ، مــــن می گریزم تو از عشق ، من از خاطره
تـــــــو می روی ، مــــــن می روم تو از اینجا ، من از اینجا
کاش می فهمیدی از ایــــــــــنجــــــــا تا آنــــــــجــــــــــا چقدر فاصله است ...
![[تصویر: 3472.png]](http://forum.hammihan.com/user_images/11_2012/3472.png)
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: برچسبها:
عشق ,
مریم ,
دلتنگی ,
:: بازدید از این مطلب : 538
|
امتیاز مطلب : 70
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 دی 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
باز باران بی ترانه بی بهانه می چکد بر بام خانه
وای باران،
باز باران
خانه ام کو...
خانه ات کو...
خانه ات اندر دل من
خانه ام کو...
خانه ام اندر دل کیست؟
اندر دل توست؟
خانه بهر سکوت
بهر سجود
بهر قنوت
خانه ای بهر وجود
باز باران یادم آرد روز دیرین
روز دیرین روزگاریست
که درآن
کلبه تنهایم
درجنگل پاییزیم
باحضور نفس تو
باز باران باترانه میچکید بر بام خانه
تا شود سیلی مهیا
نه هراس از بادوباران
نه هراس موج دریا
ای گل باغ بهارم
تو در همسایگی منزل گزیدی
ندیدی خار همسایه ات را که از او ایمن گذیدی
باز باران
بی بهانه پر هیایو
میچکد بر روی شیشه
اما شیشه چه فایده
باید شست چشم هارا
که دیده شود طور دگر دنیارا
باز باران
وای باران
خانه ام کو
خانه انت امن
خانه ای پر ز محبت
خانه ای پر ز صداقت
خانه ای اهلش سخاوت
تا زمان بود بارید باران
و لیکن
همه نادیده گرقتند باران را
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 510
|
امتیاز مطلب : 76
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : جمعه 8 دی 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
خواب هایم بوی تن تو را میدهد ... نکند آن دورترها نیمه شب در آغوشم میگیری !
آغوش تو مترادف امنیت است... آغوش تو ترسهای مرا میبلعد... لغتنامهها دروغ میگفتند!!
آغوش تو یعنی پایان سردردها..
یعنی آغاز عاشقانهترین رخوتها..
آغوش تو یعنی "من" خوبم.. بلند نشوی بروی یکوقت!!
بغلم کن.. من از بازگشت بیهوای ترسها... میترســــــــــــــــــــــــــــــــــم....

      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: برچسبها:
عشق ,
عاشق ,
مریم ,
عارفانه ,
داستان ,
گل مریم ,
:: بازدید از این مطلب : 562
|
امتیاز مطلب : 89
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : جمعه 8 دی 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
وقتی یه آدم میــــــــگه ،
هیچ کس منو دوســــــــت نداره
منظورش از هیچ کــــس ،
یک نفــــــــر بیشتر نیست…
همون یه نفری که برای اون همه کســــــــه…

      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 390
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : سه شنبه 5 دی 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
در اولین صبح عروسی ، زن و شوهر توافق کردند که در را بر روی هیچکس باز نکنند .
ابتدا پدر و مادر پسر آمدند . زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند .
اما چون از قبل توافق کرده بودند ، هیچکدام در را باز نکرد .
ساعتی بعد پدر و مادر دختر آمدند . زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند .
اشک در چشمان زن جمع شده بود و در این حال گفت :
نمی تونم ببینم که پدر و مادرم پشت در باشند و در را روشون باز نکنم .
شوهر چیزی نگفت ، و در را برویشان گشود .
اما این موضوع را پیش خودش نگه داشت
سالها گذشت خداوند به آنها چهار پسر داد .
پنجمین فرزندشان دختر بود .
برای تولد این فرزند دختر ، پدر بسیار شادی کرد و چند گوسفند را سر برید و میهمانی مفصلی داد .
مردم متعجبانه از او پرسیدند : علت اینهمه شادی و میهمانی دادن چیست ؟
مرد بسادگی جواب داد :چون این همون کسیه که در را برویم باز میکنه
|
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 429
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : دو شنبه 4 دی 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری











      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: برچسبها:
مخصوص دخترا ,
دختر ,
فرهنگ ,
ایران باستان ,
عشق ,
مریم ,
گل ,
زن ,
باستان ,
:: بازدید از این مطلب : 382
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : دو شنبه 4 دی 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری

      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: برچسبها:
عشق ,
محبت ,
عاشقانه ,
عارفانه ,
مریم ,
گل مریم ,
مریمی ,
شعر ,
نماز ,
حجاب ,
اسلام ,
ستر ,
معشوق ,
جملاتعاشقانه ,
جملات عارفانه ,
احسان اسکندری ,
خانواده ,
جامعه ,
مریمی ,
نازنین مریم ,
دوست داشتنی ,
مادر ,
:: بازدید از این مطلب : 402
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : دو شنبه 4 دی 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
عشق کلمه ایست که بار ها شنیده می شود ولی شناخته نمی شود.
عشق صداییست که هیچ گاه به گوش نمی رسد ولی گوش را کر می کند.
عشق نغمه ی بلبلیست که تا سحر می خواند ولی تمام نمی شود.
عشق رنگیست از هزاران رنگ اما بی رنگ است.
عشق نواییست پر شکوه اما جلالی ندارد.
عشق شروعیست از تمام پایان ها اما بی پایان است.
عشق نسیمیست از بهار اما خزان از آن می تراود.
عشق کوششیست از تمام وجود هستی اما بی نتیجه.
عشق کلمه ایست بی معنی ولی هزاران معنی دارد.
عشق………
عشق ۱۰ عنصر است اما عنصر آخر آن تمام معنی را می رساند ولی معنی آن گفتنی نیست.
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: برچسبها:
عشق ,
محبت ,
عاشقانه ,
عارفانه ,
مریم ,
گل مریم ,
مریمی ,
شعر ,
نماز ,
حجاب ,
اسلام ,
ستر ,
معشوق ,
جملاتعاشقانه ,
جملات عارفانه ,
احسان اسکندری ,
خانواده ,
جامعه ,
مریمی ,
نازنین مریم ,
دوست داشتنی ,
مادر ,
:: بازدید از این مطلب : 361
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : شنبه 2 دی 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
آری امشب حرف هایم تو را میخواهند
شعرم تورا کم دارد
خسته ام از نبودت مریم
تنها امید هست روز مرگم
که شاید برسد به سر کوی تو خواکسترو گردم
آری از همه خسته شدم از دروغی دوست داشتنهای کشکی
ازاینکه برای وفاداری به معشوق عاشقت بشن دیوانه شدم
درک کردن بخاطر اینکه خوب میتونی معشوقتو درک کنی کشنده هست اما ابراز محبت میدونن
بیا و تو درک کن که این معشوق توی عشق من
اشک هایم راهی گونه شدن
گویی از دوری تو چشمهایم دیوونه شدن
امیدم توی آرزوی توی
کاش حتی خاک کوی تو میبودم
ولی هر لحضه و هرجا با تو بودم
دوری تو برای من مرگ هست مرگ       
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 306
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : یک شنبه 19 آذر 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
در زبان انگليسي ، واژه هاي :
FriEND ( دوست ) ...
BoyfriEND ( دوست پسر ) ...
GirlfriEND (دوست دختر ) ...
BestFriEND (بهترين دوست ) ...
... همگي سه حرف END (خاتمه) را بهمراه دارند ...
اما کلمه FamILY ( خانواده ) سه حرف " ILY " را دارد ، که همان مخفف " I Love You " مي باشد ...
و جالب است بدانيد :
FAMILY = Father And Mother I Love You
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 341
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : شنبه 18 آذر 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
زن جوانی بستهای کلوچه و کتابی خرید و روی نیمکتی در قسمت ویژه فرودگاه نشست که استراحت و مطالعه کند تا نوبت پروازش برسد .
در کنار او مردی نیز نشسته بود که مشغول خواندن مجله بود.
وقتی او اولین کلوچهاش را برداشت، مرد نیز یک کلوچه برداشت.
در این هنگام احساس خشمی به زن دست داد، اما هیچ نگفت فقط با خود فکر کرد: عجب رویی داره!
هر بار که او کلوچهای برداشت مرد نیز کلوچه ای برمیداشت. این عمل او را عصبانی تر می کرد، اما از خود واکنشی نشان نداد.
وقتی که فقط یک کلوچه باقی مانده بود، با خود فکر کرد: “حالا این مردک چه خواهد کرد؟”
مرد آخرین کلوچه را نصف کرد و نصف آن را برای او گذاشت!...
زن دیگر نتوانست تحمل کند، کیف و کتابش را برداشت و با عصبانیت به سمت سالن رفت.
وقتی که در صندلی هواپیما قرار گرفت، در کیفش را باز کرد تا عینکش را بردارد، که در نهایت تعجب دید بسته کلوچهاش، دست نخورده مانده .
تازه یادش آمد که اصلا بسته کلوچهاش را از کیفش درنیاورده بود
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 366
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : جمعه 10 آذر 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه.
وقتی در حال گریه کردن بود، یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می کنی؟
هیزم شکن گفت: تبرم توی رودخونه افتاده.
فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت و از هیزم شکن پرسید:"آیا این تبر توست؟"
هیزم شکن جواب داد: "نه"
فرشته دوباره...
به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟
دوباره، هیزم شکن جواب داد: "نه".
فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟
جواب داد: آره.
فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به اوداد و هیزم شکن خوشحال روانه خونه شد.
روزی دیگر هیزم شکن وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی همان رودخانه. هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا گریه می کنی؟ اوه فرشته، زنم افتاده توی آب.
فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید: زنت اینه؟ هیزم شکن فریاد زد: آره!
فرشته عصبانی شد. " تو تقلب کردی، این نامردیه "
هیزم شکن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. می دونی، اگه به جنیفر لوپز "نه" می گفتم تو می رفتی و با کاترین زتاجونز می اومدی.و باز هم اگه به کاترین زتاجونز "نه" میگفتم، تو می رفتی و با زن خودم می اومدی و من هم می گفتم آره. اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی. اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم، و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره.
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 293
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : جمعه 10 آذر 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
زني از خانه بيرون آمد و سه پيرمرد را با چهره های زیبا جلوي در ديد.
به آنها گفت: « من شما را نمي شناسم ولي فکر مي کنم گرسنه باشيد، بفرمائيد داخل تا چيزي براي
خوردن به شما بدهم»
آنها پرسيدند:« آيا شوهرتان خانه است؟»
زن گفت: « نه، او به دنبال کاري بيرون از خانه رفته»
آنها گفتند: « پس ما نمي توانيم وارد شويم منتظر می مانیم.»
عصر وقتي شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را براي او تعريف کرد.»
شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائيد داخل.»
زن بيرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمي شويم.»
زن با تعجب پرسيد: « چرا!؟» يکي از پيرمردها به ديگري اشاره کرد و گفت:« نام او ثروت
است.» و به پيرمرد ديگر اشاره کرد و گفت:« نام او موفقيت است. و نام من عشق است، حالا
انتخاب کنيد که کدام يک از ما وارد خانه شما شويم.»
زن پيش شوهرش برگشت و ماجرا را تعريف کرد. شوهـر گفت:« چه خوب، ثـروت را دعوت کنيم
تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولي همسرش مخالفت کرد و گفت:« چرا موفقيت را دعوت
نکنيم؟»
فرزند خانه که سخنان آنها را مي شنيد، پيشنهاد کرد:« بگذاريد عشق را دعوت کنيم تا خانه پر از
عشق و محبت شود.»
مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بيرون رفت و گفت:« کدام يک از شما عشق است؟ او مهمان
ماست.»
عشق بلند شد و ثروت و موفقيت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسيد:« شما ديگر
چرا مي آييد؟»
پيرمردها با هم گفتند:« اگر شما ثروت يا موفقيت را دعوت مي کرديد، بقيه نمي آمدند ولي هرجا که
عشق است ثروت و موفقيت هم هست!»
«««««««««آری... با عشق هر آنچه که می خواهید می توانید به دست آوردی»»»»»»»»»
.jpg)
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 338
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : جمعه 10 آذر 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
<< این وصیت نامه ها انسان را میلرزاند و بیدار میکند >> امام خمینی(ره)
«و تو ای خواهر دینیام: چادر سیاهی که تو را احاطه کرده است ازخون سرخ من کوبندهتر است.» (شهید عبدالله محمودی) 
«خواهرم: محجوب باش و باتقوا، که شمایید که دشمن را با چادرسیاهتان و تقوایتان میکشید.» «حجاب تو سنگر تو است، تو از داخلحجاب دشمن را میبینی و دشمن تو را نمیبیند.»
(سردار شهید رحیم آنجفی)
«حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست.»
(شهید محمد کریم غفرانی)
«خواهرم: از بیحجابی است اگر عمر گل کم است نهفته باش و همیشه گلباش.»
(شهید حمید رضا نظام)
«از تمامی خواهرانم میخواهم که حجاب این لباس رزم را حافظباشند.»
(شهید سید محمد تقی میرغفوریان )
«خواهرم: هم چون زینب باش و در سنگر حجابتبه اسلام خدمت کن.»
(طلبه شهید محمد جواد نوبختی )
«یک دختر نجیب باید باحجاب باشد.»
(شهید صادق مهدی پور)
«خواهرم: حجاب تو مشت محکمی بر دهان منافقین و دشمنان اسلاممیزند.»
(شهید بهرام یادگاری)
«تو ای خواهرم... حجاب تو کوبندهتر از خون سرخ من است.»
(شهیدابوالفضل سنگتراشان)
«به پهلوی شکسته فاطمه زهرا(س) قسمتان میدهم که، حجاب را حجابرا، حجاب را، رعایت کنید.» (شهید حمید رستمی) 
«خواهر مسلمان: حجاب شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد. برادرمسلمان: بیاعتنایی شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خواهران خواهدشد.»
(شهید علی اصغر پور فرح آبادی)
«شما خواهرانم و مادرانم: حجاب شما جامعه را از فساد به سویمعنویت و صفا میکشاند.»
(شهید علی رضائیان)
«از خواهران گرامی خواهشمندم که حجاب خود را حفظ کنند، زیرا کهحجاب خونبهای شهیدان است.»
(شهید علی روحی نجفی)
«مادرم... من با حجاب و عزت نفس و فداکاری شما رشد پیدا کردم.»
(شهید غلامرضا عسگری)
«ای خواهرم: قبل از هر چیز استعمار از سیاهی چادر تو میترسد تاسرخی خون من.»
(شهید محمد حسن جعفرزاده)
«خواهرم: زینبگونه حجابت را که کوبندهتر از خون من استحفظ کن.»
(شهید محمد علی فرزانه)
« خواهران ما در حالی که چادر خود را محکم برگرفتهاند و خود را هم چون فاطمه و زینب حفظ میکنند... هدفدار در جامعه حاضرشدهاند.»
(رییس جمهور شهید محمد علی رجایی)
شهدا و حجاب فرموده های شهدا در مورد حجاب حجاب وشهدا حجاب و شهدا وصیت شهدادرموردحجاب وصیت شهدا در مورد
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 944
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : جمعه 10 آذر 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
غصه نخور آجیه گلم
درسته هیچی نداریم
اما همدیگرو داریم
خودم مثل کوه پشتتم
به سلامتی همه داداشای خوب دنیا ♥ ♥
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 326
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : جمعه 10 آذر 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
به درخت گفتم: چرا به این عظمت از تکه آهنی بنام تبر میرنجی؟
گفت: رنجش من از تبر نیست، از دسته آن است که از جنس خود ماست..
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: برچسبها:
رفاقت ,
ازجنس هم ,
ازماسک که برماست ,
:: بازدید از این مطلب : 362
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : جمعه 10 آذر 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
با زنت شوخی کن
سر به سرش بگذار
از غذایش بچش
از دستپختش تعریف کن
و بدان که اگر گاهی هم ظرف ها را تو بشوری
...
آسمان خدا به زمین نمی آید!
...
آخر می دانی؟
او همان دختر رویاهای دیروزت است
که به آشپز خانهء زندگی امروزت آمده!
...
باور کن بدون او
اجاق خانه ات حسابی کور کور است

      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 261
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : جمعه 10 آذر 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری

وقتی کسی را دوست دارید ، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود .
وقتی کسی را دوست دارید ، در کنار او که هستید ، احساس امنیت می کنید .
وقتی کسی را دوست دارید ، حتی با شنیدن صدایش ، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید .
وقتی کسی را دوست دارید ، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید .
وقتی کسی را دوست دارید ، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است .
وقتی کسی را دوست دارید ، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیا ست
وقتی کسی را دوست دارید ، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوا ر است .
وقتی کسی را دوست دارید ، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید .
وقتی کسی را دوست دارید ، حاضرید برای خوشحالی اش دست به هرکاری بزنید .
وقتی کسی را دوست دارید ، هر چیزی را که متعلق به اوست ، دوست دارید .
وقتی کسی را دوست دارید ، در مواقعی که به بن بست می رسید ، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید .
وقتی کسی را دوست دارید ، برای دیدن مجددش لحظه شماری می کنید .
وقتی کسی را دوست دارید ، حاضرید از خواسته های خود برای شادی او بگذرید .
وقتی کسی را دوست دارید ، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید .
وقتی کسی را دوست دارید ، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد .
وقتی کسی را دوست دارید ، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید .
وقتی کسی را دوست دارید ، تحمل سختی ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می شوند .
وقتی کسی را دوست دارید ، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد .
وقتی کسی را دوست دارید ، به همه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می شمارید .
وقتی کسی را دوست دارید ، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید .
وقتی کسی را دوست دارید ، واژه تنهایی برایتان بی معناست .
وقتی کسی را دوست دارید ، آرزوهایتان آرزوهای اوست .
وقتی کسی را دوست دارید ، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید .
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: برچسبها:
وقتی کسی رو دوست داری ,
دوست داشتن ,
عشق ورزیدن ,
عاشق شدن ,
,
:: بازدید از این مطلب : 274
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : جمعه 10 آذر 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
نفس در سینه ام تنگ است
و
نایی نیست از گفتن...
میان بغض می خندم غریبانه
و
پایی نیست از رفتن...
به فریادم رس ای ساقی...
بده جام از می باقی...
پرِپرواز می خواهم...
جهانم را چه زندانیست!
اینجا، لحظه ای آواز می خواهم
چه دلتنگم...
به فریادم رس ای ساقی...
پرِ پرواز می خواهم...
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: برچسبها:
مریم ,
عشق ,
عاشقانه ,
:: بازدید از این مطلب : 408
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : جمعه 10 آذر 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
توی جاده ای که انتهاش معلوم نیست پیاده یا سواره بودنت فرقی نمی کنه،
اما اگه همراهی داشته باشی که تنهات نذاره ،بی انتها بودن جاده برات آرزو میشه......
پس عشق من بیا باهم همراه بشیم که راه بی انتهاست...
با یه غمی دوستت دارم گل نازم       
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: برچسبها:
مریم ,
گل نارم ,
راه ,
همراه ,
:: بازدید از این مطلب : 357
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : سه شنبه 30 آبان 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
روزی دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، پرسید: «چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟»
پسر جواب داد: «دلیلشو نمیدونم؛ اما واقعاً دوسِت دارم!»
- تو هیچ دلیلی نمیتونی بیاری؛ پس چطور دوسم داری؟ چطور میتونی بگی عاشقمی؟
- من جداً دلیلشو نمیدونم؛ اما میتونم بهت ثابت کنم!
- ثابت کنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی!
- باشه.. باشه! میگم؛ چون تو خوشگلی، صدات گرم و خواستنیه، همیشه بهم اهمیت میدی، دوست داشتنی هستی، باملاحظه هستی، بخاطر لبخندت..
آن روز دختر از جوابهای پسر راضی و قانع شد.
متأسفانه، چند روز بعد، دختر تصادفی وحشتناک کرد و به حالت کما رفت.
پسر نامهای در کنارش گذاشت با این مضمون:
«عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم؛ اما حالا که نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟ نه! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم! گفتم بخاطر اهمیت دادنها و ملاحظه کردنات دوسِت دارم؛ اما حالا که نمیتونی برام اونجوری باشی، پس منم نمیتونم دوست داشته باشم! گفتم واسه لبخندات عاشقتم؛ اما حالا نه میتونی بخندی و نه حرکت کنی! پس منم نمیتونم عاشقت باشم! اگه عشق همیشه دلیل بخواد مث الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره! واقعاً عشق دلیل میخواد؟ نه! معلومه که نه! پس من هنوز هم عاشقتم.»

      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: برچسبها:
مریم ,
عشق ,
دلیل عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 412
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : سه شنبه 30 آبان 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
اَلـــــلامُ عَلیڪ یـا أبــاعبــداللــہ
وَ علے الـارواحِ الَتے حَلـت بِفنــائِڪ عَلیڪُـم مِنے جمیعــا
ــــــلامُ اللــہِ أبــدا مــا بَقیــتُ و بقےُ اللَیــل والنَهــار
وَ لــا جَعلـہ اللــہ آخــر العهــد مِنے لـِـزیــارَتـِڪُـم
اَلـــــــلامُ علےَ الحُـــــیـن
وعلےٰ علے بـن الحُـــــیـن
و علےٰ أولــادِ الحُــــــیـن
وعلےٰ أصحــابِ الحُـــــیـن
+ ـــــــآرآ
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 343
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 28 آبان 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری

      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
m دوست داشتنی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 396
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 28 آبان 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری

ﻣﻦ ﺍگر مـی خندم ﺗـﻨـﻬﺎ ﺑـﻪ ﺍﺟﺒﺎﺭ ﻋﻜﺎﺱ ﺍﺳﺖ ﻭگـرﻧﻪ بی تو…
من ﻛﺠﺎ؟ خندﻩ ﻛـﺠﺎ؟
.
.
.
دلگیر نباش
دلت که گیر بـاشد
رها نمی شوی
.
.
.
ما پیغام دوست داشتنمان را با دود به هم میرسانیم
نمیدانم آنسو برای تو تکه چوبی هست؟
من که این سو
جنگلی را به آتش کشیده ام!
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: برچسبها:
عشق ,
محبت ,
عاشقانه ,
عارفانه ,
مریم ,
گل مریم ,
مریمی ,
شعر ,
نماز ,
حجاب ,
اسلام ,
ستر ,
معشوق ,
جملاتعاشقانه ,
جملات عارفانه ,
احسان اسکندری ,
خانواده ,
جامعه ,
مریمی ,
نازنین مریم ,
دوست داشتنی ,
مادر ,
:: بازدید از این مطلب : 431
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : یک شنبه 28 آبان 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
وقتی خواستم زندگی کنم راهم را بستند
وقتی خواستم ستایش کنم گفتند خرافات است
وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است
وقتی گریستم گفتند بهانه است
وقتی خندیدم گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید می خواهم پیاده شوم       
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: برچسبها:
مریم ,
عشق ,
عاشقانه ,
زندگی ,
دنیا ,
:: بازدید از این مطلب : 412
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : دو شنبه 22 آبان 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
هوا سرد بود. برف آرام آرام می بارید...
دخترک داد میزد : گل بدم خانم گل آقا گل بدم؟
دخترکی که همراه مادرش بود گفت: مامان واسم یک گل میخری؟
و مادرش با مهربانی جواب داد:
نه عزیزم بریم جلوتر برات کتاب داستان دختر کبریت فروش را میگیرم...

      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: برچسبها:
غم ,
عشق ,
فقر ,
بی اعتنایی ,
:: بازدید از این مطلب : 396
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : دو شنبه 22 آبان 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
عشق رو یاد بگیرید
![21760673205454069813[1].jpg](http://files.facenama.com/i/attachments/1/1350995838483590_thumb.jpg)
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 442
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : شنبه 20 آبان 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
برای عشق تمنا كن ولی خار نشو.
برای عشق قبول كن ولی غرورتت را از دست نده .
برای عشق گریه كن ولی به كسی نگو.
برای عشق مثل شمع بسوز ولی نگذار پروانه ببینه.
برای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشكن .
برای عشق جون خودتو بده ولی جون كسی رو نگیر .
برای عشق وصال كن ولی فرار نكن .
برای عشق زندگی كن ولی عاشقونه زندگی كن .
برای عشق بمیر ولی كسی رو نكش .
برای عشق خودت باش ولی خوب باش
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: برچسبها:
عشق ,
مریم ,
عاشقانه ,
:: بازدید از این مطلب : 436
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : شنبه 20 آبان 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
      
راه پر پیچ و خمی دارد عشق
که به هر مویی از آن صد چین است
قصه عشق سراسر تلخیست
تلخی عشق ولی شیرین است
هرکه فرهاد شود در ره عشق
همه کس در نظرش شیرین است
تهمت کفر به عاشق نزنید
عاشقی پاکترین آیین است.
      
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: برچسبها:
عشق ,
مریم ,
عاشقانه ,
عشق ,
محبت ,
عاشقانه ,
عارفانه ,
مریم ,
گل مریم ,
مریمی ,
شعر ,
نماز ,
حجاب ,
اسلام ,
ستر ,
معشوق ,
جملاتعاشقانه ,
جملات عارفانه ,
احسان اسکندری ,
خانواده ,
جامعه ,
مریمی ,
نازنین مریم ,
دوست داشتنی ,
مادر ,
:: بازدید از این مطلب : 467
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : شنبه 20 آبان 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
یادت می آورم تا همیشه بدانی که زیباترین منش آدمی محبت اوست ، پس محبت کن چه به دوست چه به دشمن که دوست را بزرگ کند و دشمن را دوست . ” کوروش کبیر
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: برچسبها:
مریم ,
کوروش کبیر ,
:: بازدید از این مطلب : 478
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : جمعه 12 آبان 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری

خدایا به عشقم بفهمان که من عاشقشم
چرا باور نداره من دوستش دارم و عاشقانه میخامش       
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: برچسبها:
مریم ,
:: بازدید از این مطلب : 446
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : جمعه 12 آبان 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری

زنگ زده بود كه نمی توانه بياد و بايد منطقه بمونه
خيلی دلم براش تنگ شده بود
اونقدر اصرار كردم تا قبول كرد خودم برم پیشش
بليط گرفتم و با اتوبوس رفتم اسلام آباد...
... وارد خونه که شدم دیدم خونه رو مرتب کرده
همه چیز سر جاش بود
کلا وقتی می یومد خونه ، من ديگه حق نداشتم كار كنم
پوشاک بچه رو عوض کرده و شير خشکش رو آماده می کرد
سفره رو می انداخت و جمع می كرد
پا به پای من می نشست و لباسها رو می شست ، پهن می كرد و جمع می كرد
اونقدر محبت به پای من می ريخت كه هميشه بهش میگفتم:
درسته كم ميای خونه ، ولی وقتی میای کلی محبت می کنی
اونقدر محبت می کنی که اگه من بخوام جمعش كنم، برای يك ماه ديگه وقت دارم
نگام میكرد و میگفت: تو بيشتر از اينا به گردن من حق داری
يه بار هم گفت: من زودتر از جنگ تموم ميشم
اگه بعد از جنگ زنده می بودم بهت نشون می دادم چطور این روزها رو جبران می كنم
خاطره ای از زندگی سردار شهید محمد ابراهیم همت
راوی: همسر شهید " خانوم ژیلا بدیهیان "
منبع: مجموعه یادگاران " کتاب شهید همت "       
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
عاشقانه ,
,
:: برچسبها:
همت ,
شهید ,
شهید همت ,
:: بازدید از این مطلب : 486
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : جمعه 12 آبان 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
مریم خانم هنوزم دوستت دارم هرچه ازت دورتر میشم احساس دوست داشتنت شدیدتر میشه
نمیدونم چه مرگمه فقط دوستت دارم
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
گل من madar ,
عاشقانه ,
m دوست داشتنی ,
,
:: برچسبها:
مریم ,
,
:: بازدید از این مطلب : 575
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : پنج شنبه 27 مهر 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
شب را دوستـــ ــ ـ دارم ...!
چرا که در تاریکـــ ـی ..
چهره ها مشخــــــ ـص نیست !!
و هر لحظــــــــ ـه ..
این امیـــــ ـد ..
در درونــــــ ــم ریشه می زند ...
که آمده ای...
ولی من ندیده ام       
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 487
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 9 مهر 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
مرا در بر بگیر ای حجاب
بال هایت را بگشا و مرا در بر بگیر ای حجاب و بیا که من به تو نیازمندم
پژمرده می گردد بدون تو گل های وجودم و خشک می شود چشمه ی عفافم و یا گل می شود رودخانه ی زلال عزتم,
آبرویم را مدیون توام و احترامم را از تو هدیه گرفته ام,

بال هایت را بگشا و مرا در بر بگیر ای حجاب که روشنی دل من از سیاهی روی توست, فریاد می زند تو را وجود من
تا پنهان شود پشتت و تکیه کند بر شانه های استوارت تا تو مثل حفاظ در برش گیری و رهایش سازی از ظلماتی که کمین
کرده تا بگیرد ازش عزتی را که به ارمغان آورده ای
بال هایت را بگشا و مرا در بر بگیر ای حجاب و از طوفان بلایا نجاتم ده و نه صدف بلکه ساحلی باش برای گریز از موج های
بی پروا شاید موج ها خیال کنند تو مرا به اسارت گرفته ای اما غافل از اینند که من در پناه تو آزادترین مردم ام
      
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 472
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : شنبه 8 مهر 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : احسان اسکندری
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی       
:: موضوعات مرتبط:
عشق ,
عاشقانه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 507
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 مرداد 1391 |
نظرات ()
|
|
|
|
|